دلگیر نشدن کار اسانی نیست، ظرفیت میخواهد
26 January 2007
21 January 2007
14 January 2007
 احساس میکنم خوشبخت نیستم
 دنبال علت این احساس میگردم
 دل نازک تر از گذشته شدم
 سرعت زندگی به نظرم خیلی زیاد شده
 جرات پذیرش ادمهای جدید رو ندارم
 نمیدونم چه چیزی حالمو بهتر میکنه
 دلم یه اغوش گرم برای گریه میخواد
دلم برای رعنا تنگ شده
 خیلی تنهام
همه کارام نصفه و نیمه مونده
 دلخوشی هام کم شده
از نگاه بعضی ادمها متنفرم
 بد اخلاق شدم
 حوصله حرف زدن ندارم
مهربونیم کم شده
 فقط دوست دارم بخوابم
 احساس و عقلم هنوز در یک جهت حرکت نمیکنن
.
.
بازم بگم ؟ ذهنم اشفته است اینروزها
Subscribe to:
Comments (Atom)