با آن كسي را ميازار
ميلت به دوستي براي چيست؟
همچون كرگدن تنها سفر كن
از دوستي محبت زاده ميشوداز محبت رنج
از دوستي محبت زاده ميشوداز محبت رنج
تو با تلخكامي محبت آشنايي
پس همچون كرگدن تنها سفر كن
رها باش، بيقيد باش
رها باش، بيقيد باش
و آماده براي هر خطر
همچون كرگدن تنها سفر كن
كامهاي شيرين و دلربا
كامهاي شيرين و دلربا
رنگند و نيرنگند
تن به فريب مده
همچون كرگدن تنها سفر كن
تشنهي چيزي مباش
تشنهي چيزي مباش
بندهي كسي مباش
قدم سنجيده بردار
همچون كرگدن تنها سفر كن
در انديشهي دورترين منزل
در انديشهي دورترين منزل
پايدار و محكم
همچون كرگدن تنها سفر كن
وارسته از شهوت، از دروغ
وارسته از شهوت، از دروغ
رها از ريا، از كينه
و به هنگام مرگ بيهراس
همچون كرگدن تنها سفر كن
همه كس از همراهي با تو
همه كس از همراهي با تو
از موافقت با تو
چشمداشتي دارد
بينياز از هر چيز و هر كس
سلطان خود باش
همچون كرگدن تنها سفر كن
1 comment:
نمیدونم چی بگم
اما کرگدن بودن خوبه ، شاید کرگدن شدم و شاید هم اکنون نیز هستم چون خیلی شبیه اینی که نوشتی شدم
Post a Comment