24 January 2006

چه انتظار عظيمي نشسته در دل ما
هميشه منتظريم و كسي نمي آيد
صفاي گمشده آيا براين زمين تهي مانده باز مي گردد ؟
اگر زمانه به اين گونه پيشرفت اين است
مرا به رجعت تا آغاز مسكن اجداد
مدد كنيد كه امدادتان گرامي باد
هميشه دلهره با من هميشه بيمي هست
كه آن نشانه صدق از زمانه برخيزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگريزد
هميشه مي گفتم
چه قدر مردن خوب است
چه قدر مردن
در اين زمانه كه نيكي حقير و مغلوب است
خوب است
"استاد حميد مصدق "

3 comments:

Payman Jozi said...

مهسا مرسی به خاطر لینک
می دانی آخرین آرزویی که دارم مردن است

سـین said...

شما کجائید ؟؟
دلشوره دارم
البته اگر نگوئید بیخود
لا اقل بنویسید
لطفاً

Nina said...

mersy mahsa joonam..az to che penhoon ke aksoalamale manam ye hamchin chizie ha!!! :) :)