23 October 2006


ديروز يكسال از اخرين باري كه ديدمش گذشت... فقط ميدونم كه خوشحالم كه ديگه نيست
امروز يك سال از ورودم به اين شركت ميگذره... خوشحالم كه تونستم طوري رفتار كنم كه همكارام دوستم داشته باشن و بهم احترام بذارن
فردا يكسال از تولد وبلاگم ميگذره... يك ساله شدنش مبارك
خوب.. به هر حال يك سال گذشت... يك سال پر از روزهاي سخت...يك سال پيش اين موقع دلنتگ بودم و تنها... ولي الان... الان دلتنگ هيچ چيز و هيچ كس نيستم... يعني تازه فهميدم يه چيزايي اصلا ارزش دلتنگي رو نداره...تنها هم نيستم... اين همه دوست... اين همه ادم... و مهمتر از همه خدا... با داشتن خدا كه ادم تنها نميشه.. ميشه؟ زندگي من توي اين يكسال خيلي تغيير كرده... من تازه تونستم مهساي واقعي رو بشناسم... تازه تونستم دركش كنم ... تازه فهميدم چه چيزايي مهسا رو شاد ميكنه و چه چيزايي باعث رنجشش ميشه... تازه فهميدم كه مهسا نيومده كه همه رو شاد و راضي نگه داره حتي اگه به قيمت غمگين بودن خودش باشه... من تازه ميتونم مهسا رو با تمام خوبي ها و بديهاش بپذيرم و نخوام ازش يك ظاهر ايده ال و خوب مطلق بسازم... من مهسا رو همينطور خاكستري دوست دارم
.
.
پ.ن 1: من تازه فهميدم چرا ادمهايي كه يك شكست بزرگ توي زندگيشون ميخورن اينقدر ديدشون به زندگي عوض ميشه... يه حس جالبي است... شايد شبيه حس ادمي كه توي قمار كل زندگيشو ميبازه... حيف كه نميشه بيشتر توضيحش بدم
پ.ن2:امروز به من دكتراي افتخاري " خود به خريت زدن" اهدا شد
پ.ن 3: اخر هفته ميرم مسافرت... ميدونم خوش ميگذره
پ.ن 4: چرا اينقدر مطمئنم فردا بهتر از امروزه؟
پ.ن5:عيد همگي مبارك

5 comments:

reza said...

عید شما هم پیشاپیش مبارک باشد
مهسای خاکستری هم دوست داشتنی خواهد بود ،همین که نسبت به پارسال تغییر کردی ،پس جلوتری از قبل
موفق باشی و یک سالگی وبلاگت مبارک

سـین said...

تبريك ميگم
هم عيدت رو
هم يك سالگي وبلاگت رو
هم ديد جديدت رو
و هم همه تغييرات خوبت رو

Payman Jozi said...

مبارک باشه

Anonymous said...

سلام.البته من دیر اومدم ولی عجب روز جالبی روز سیاه و روشن.این دکتری رو هم خیلی ها دارن افتخار نداره دیگه.

Anonymous said...

m