07 January 2006


انگار ادما ديگه حرفامو نميفهمن... وقتي نميگم اصرار دارن بدونن... وقتي ميگم چيزايي ميشنوم كه هيچ ربطي نداره... يكي ميگه خدا رو شكر كن به دردت نميخورد... يكي ميگه مگه چي بوده كه ناراحتي نه پولدار بوده نه خيلي تحصيلات خاصي داشته نه خانوادش خيلي با كلاس بودن... يكي ديگه ميگه خيلي دوستش داري معلومه كه اينقدر ناراحتي....چرا هيچ كس نميتونه يه لحظه فكر كنه كه مهم نيست اون چي بوده و كي بوده مهم نيست كه از من پايين تر بوده يا بالاتر... مهم منم كه شكست خوردم كه غصه دارم كه حس ميكنم در حق من روزگار ظلم كرده...بابا مشكل من اون نيست... مشكل منم كه شدم يه موجود تنها و افسرده همين
اره... من دلم براي خودم ميسوزه... وقتي فكر ميكنم يه دفعه در عرض چند ماه چطوري زندگيم زير و رو شد غصه ميخورم
وقتي سركارم همه منو يه خانوم مهندس باهوش ميدونن غصه ميخورم من بايد از اين هوش توي زندگي خانوادگيم استفاده مي كردم كه
نكردم... حالا چه اهميتي داره كه توي كار باهوش باشم.... حاضر بودم خيلي از چيزا رو بدم ولي اين شكست رو نخورم
خيلي سخته.... كم اوردم... همه چي ازارم ميده

3 comments:

Payman Jozi said...

mahsa shekast to zendegi vojood nadareh, gahi fekr mikoni shekast khordi dar soorati ke pirooz shodi, har harekati samt shirin ham dareh.

سـین said...

در مورد فال حافظ والا من متخصص نیستم اما اعتقاد دارم هر کسی به فراخور حال خودش ازش پیام میگیره
اما یه چیز دیگه که مهمه و میخوام بگم اینه که من میخوام با شما صحبت کنم و این خواستن با کمی اصرار همراهه

arash xak said...

va manam hamchonan migam bikhial
say kon befaramooshi